۱۳۹۱ بهمن ۱۱, چهارشنبه

مثلث انتخاباتی یا 63%=1+2

این مسئله رو اول از همه بگم که من نمیدونم چرا باید دو به اضافه یک باشه و چرا سه تا یک نیس مثلا ؟!
اما اونایی که میدونن که حداد نه چندان عادل ( پدر خانم آقا مجتبی ، پسر دوم علی خامنه ای ) که از قضا 
این آقا مجتبای مذکور که چندی هم هست فراموش شدن ، رابطه خوبی هم با محمد باقر قالیباف داره ( ویکی پدیا)
خلاصه ، حداد عادل که شروع کارهای سیاسیش با نهضت آزادی و خرابکاری در جشنهای دوهزار و پانصد ساله
بود و از بنیانگذاران سازمان مجاهدین خلق !!! (ویکی پدیا) خبر از این داده بود که میخوان یه ائتلافی کنن برای
انتصابات ریاست جمهوری سال نود و دو ..با قالیباف و با علی اکبر ولایتی (متخصص اطفال و بیماریهای عفونی
از دانشگاه هاپکینز آمریکا) که بعدها از سمت وزیر بهداری به وزارت خارجه و نهایتا مشاور بین الملل علی
خامنه ای شد ...تا اینجا یه چرخه هست که قراره شصت در صد آرا رو کسب کنه !!
امروز ولایتی در مصاحبه ای اعلام کرده که این ائتلاف پیشنهاد خودش بوده و بعدا حداد و قالیباف به داستان
اضافه شدن و اصن توضیح نمیده که چرا فقط موضوع رو با همین دو نفر در میون گذاشته !!
نکته دوم اینکه تلاششون اینه که از بین خودشون یا فرد دیگه ای ، که معتقد به فلان و بهمان باشه ، یه نفر 
پیدا شه واسه رییس جمهوری ، تا تشتت به وجود نیاد !
نظر ولایتی این هست که این ائتلاف فراگیر بشه و تقریبا ، نه تنها در قامت رییس جمهور خدمت کنن که افراد مورد
تایید این ائتلاف در پست های دیگه هم ، همین جور به ملت خدمت کنن ، در ضمن یه چیزی در مورد مشورت 
هم گفته که یعنی با اصولگراها ، خدا گفته مشورت کنید و مثلا با اصلاح طلبان هم نگفته حتی ، خدا !!!
و خلاصه اینکه از کابینه گرفته تا تک تک دستگاه دولت همه (یه شبه ظاهرا) فقط طرفدار ولایت فقیه هستن و
لاغیر ، این سه نفر هم هیئت امنای اصولگراها هستن ، یعنی بخوام ته حرفش رو بگم اینه که این ها خودشون 
یه فیلتر جدید هستن که به شورای نگهبان کمک میکنن ، قبل از هر چیزی ، و لااقل همه چیز اصولگراها 
دست این سه تا هست و بقیه میشن اصولگراهی تقلبی !!
و چند نکته آخری که ولایتی گفته و ما احتمالا خواهیم دید که بر حسب اتفاق درست از آب در خواهد آمد !
نکته اول اینکه این انتصابات اصلا به دور دوم کشیده نخواهد شد ... اگر کشیده شود یعنی رقیب جدی است!
و با توجه به این که بحث جدی میشه از سوی کسانی باشه که کلید واژه شون "انتصابات آزاد" هست ..بنابراین
احتمالا از قبل اونها رو حذف میکنن یا حذف شدن و آنچه در سال خرداد 92 خواهیم دید ، وحدت فراوان است!
شاید بتونه این ائتلاف ، اصلاح طلبهایی رو هم درون خودش بکشه ، که چه بهتر و بقیه یا به قول ولایتی
13-14 میلیون نفر دیگه که ایشون مطمئنه که ولایت فقیه رو قبول دارن اگه رای دادن که باز چه بهتر و اگر
هم ندادن ، که فتنه هست !
نتیجه اخلاقی که از این داستان شما باید بگیرید اینه که عدد 63 ، کلید واژه حکومت جمهوری اسلامیست !
 
 

۱۳۹۱ بهمن ۹, دوشنبه

روز آنلاین نقطه مشترک دستگیری روزنامه نگاران

خوب به قول دوستی واقعا برای چندمین بار در سی سال اخیر جمهوری اسلامی ثابت کرد که اصلاحات 
معنایی ندارد و تنها راه براندازی و تغییر چنین سیستم دیکتاتوری مذهبی هس ...
اما تقریبا یه اتفاق مکرر هس که هر از چند گاهی و به بهانه های مختلف برای روزنامه نگاران و فعالان وب
و وبلاگ نویسان اتفاق میفته و اون هم این هس که یا به زندان میبرنشون و معمولا به صورت ناگهانی بازداشت
میشن و یا در بعضی موارد هم به شیوه های مختلف کشته میشن و به قولی به قتل میرسن !
از دوستان اخیر خیلی هاشون برام آشنا بودن ، از پوریا عالمی که طنزهاشو به واسطه مسعود بهنود ، میشه 
هر روز توی بی بی سی فارسی خوند تا صبا آذرپیک که دورادور گهگاه تبادل نظر میکردیم و ...
رو همین حساب و اینکه یا یه جورایی اسم آشنا بود و بعدش هم کلا به وقایع اخیر مشکوک شده بودم ، از 
قضیه اسانلو گرفته تا قوت گرفتن کارهای لابی گرهای رژیم در خارج کشور و غیره ، رفتم یه سری جنبوندم
توی فضای مجازی تا ببینم که قضیه از چه قراری هست ...
به غیر از سه یا چهار اسم ، تقریبا لااقل همه این اسامی یه وجه مشترک به جز اصلاح طلبیشون داشتند و 
اونهم این بود که همگی در سایت روز آنلاین ، به عنوان مهمان مطلب داشتن ، البته خیلی ها مطلب داشتن ، 
از صادق زیبا کلام تا عباس عبدی تا حبیب الله پیمان و یا ثمینا رستگاری و یا حتی مهرانگیز کار و مرتضی 
مردیها و سعید لیلاز و بسیاری اسامی آشنای دیگه ، اما به هر دلیل فعلا این چند نفر دستگیر شدن 
شاید جالبترین مورد برای من میلاد فدایی اصل بود که مطلبی رو که روز آنلاین از قول اگزمینر در صفحه
خودش منتشر کرده بود عینا در سایت خودش منتشر کرده بود.
سلیمان محمدی با کدام قالیباف  ، اکبر منتجبی با فایزه در حاشیه ، ساسان آقایی با شرط توسعه .... ،
مطهره شفیعی با زنان همراه احمدی نژاد، جواد دلیری با آیا احمدی نژاد یک تدارکاتچی است ، پوریا عالمی
با دیپلماسی ایرانی وارد فاز جدیدی میشود ، پژمان موسوی با چرا رسانه ملی تنبل و کسالت آور است ،
ریحانه طباطبایی با سلام آقای مصطفی  و صدرا محقق با مطلبی در مورد آلودگی هوا ، آخرین مطالبی است
که از این افراد در این وبسایت منتشر شده ...
به نظرم میاد که در مورد سایر اسامی دستگیر شدگان اخیر ، بیشتر به خاطر گزارشات جنجالی شون و حتی 
بلاگ هاشون هست که ظاهرا دستگاه حاکمه رو وادار به این واکنش کرده ...

۱۳۹۱ بهمن ۸, یکشنبه

استقبال نایاک از حقیقت جو و موسوی خوئینی

خیلی به نظرم داره اوضاع جالب و جالب تر میشه !
همگرایی به وجود اومده بین نیروهای اصلاح طلب سابق و مثلا برانداز نظام با نایاک 
و تلاش برای اینکه جمهوری اسلامی رو به آمریکا نزدیکتر کنن و تشویق کنن که امتیازاتی به جمهوری 
اسلامی بده ، تحریم ها رو برداره و غنی سازی محدودش رو قبول بکنه با این شرط مهم که آمریکا
تضمین هم بده که کاری به کار جمهوری اسلامی نداره و در واقع به دنیا بگن که تنها نظام جمهوری اسلامی
در ایران خواست مردم هس و به مردم داخل هم ضمن اینکه اعلام کنن که کاری از دستتون ساخته نیس و ما
پشت پرده توافق کردیم ، بلکه تعریف دموکراسی و انتخابات آزاد رو هم در همین نظام کنونی باید بپذیرن ...

لینک شرح وقایع در مرکز ویلسون در سایت نایاک

لینک نامه بلند بالای اصلاح طلبان به اوباما ، اشتون و خامنه ای

لینک سمینار در مرکز ویلسون

۱۳۹۱ بهمن ۵, پنجشنبه

لابی اصلاح طلبان در مرکز ویلسون

یه نامه ای بود چند روز پیش اصلاح طلبان ساکن اونور امضاش کردن 
احمد سلامتیان،فاطمه حقیقت جو،موسوی خوئینی ،اشکوری، حسنعلی مزروعی،نورالدین پیرموذن و 
اسماعیل گرامی مقدم ، این نامه در سایت هافینگتون پست موجود هس و مخاطبان خامنه ای، اوباما و اشتون!
بعد امروز یه مرکزی به نام ویلسون امروز میزبان حقیقت جو و موسوی خوئینی بوده که بیان توضیح بدن
راجع به نامه شون و بحث و بررسی بشه موضوعی که طرح کردن ...
این گروه که برحسب اتفاق تریبون هم کم ندارن ، توضیح میدن که چون اقتصاد مملکت فلج شده ( توسط حکومت
جمهوری اسلامی ) باید وقت خوبی باشه برای مذاکره !!
و بهترین نقطه توافق رو غنی سازی جمهوری اسلامی در حد 5% میدونه !!
سپس حقیقت جو عنوان میکنه اونها یک گروه دموکراسی خواه هستن که نگران جنگ هستن ....
از سویی هم اخطار میده به غرب که ، چون مردم ایران نسبت به بقیه خاورمیانه بیشتر به غرب علاقه دارن !
بنابراین این تحریمها باعث شده که مردم خانه نشین و فکر سیرکردن شکمشان بشن و هم محاسبات غلط از آب
در بیاد ( در کشاندن مردم به خیابانها ) و در عوض مردم از غرب متنفر شون !!
اما موسوی خوئینی بحث رو کمدی تر هم میکنه !
استدلال اینه که خامنه ای ، رفسنجانی و خاتمی و غیره رو شکست داده تا فرد اول مملکت شه در همه امور و 
به غرب بگه تو این بحث با من حرف بزنید ، بنابراین برای اینکه نشون بده که قدرت داره ( چون عقده زمان 
رییس جمهوری خودش مونده تو دلش ) نیازمند یه پیروزی توی این زمنیه اس !
پس غرب بیاد و این امتیاز رو بده بهش ( یعنی قاقالیلی ) تا خامنه ای خوشحال شه ، جالب اینجاس که موسوی
همینقدر که کیهان شریعتمداری بد و بیراه بهشون نگفته رو به عنوان شاهد میگیره که یعنی خود خامنه ای و 
دم و دستگاش با این قضیه موافقن !!!
بعد از اینکه جیم والش از دانشگاه "ام آی تی" کمی به مسئله شفافیت ایراد میگیره ، حقیقت جو ( که انگار
خودش جمهوری اسلامیه ) میگه که جمهوری اسلامی به سرنوشت قذافی و کره شمالی داره همزمان نگاه
میکنه و طبیعیه که برای کنار اومدن با غرب نیاز به یه تضمین داره که امریکا به حکومت کاری نداره !!!!
پیشنیاز ها ( برداشتن تحریمها) رو برطرف میکنه و حق جمهوری اسلامی برای غنی سازی به رسمیت شناخته
بشود و در پاسخ به سوال هاله اسفندیاری که جواب خامنه ای به این پیشنهادات چیست :
با اطمینان کامل میگوید که پاسخ خامنه ای مثبت است ، انگار که مثلا خامنه ای همون جا پیامک زده یا مثلا 
قبلا بهش گفته باشه یا یه همچین چیزی و برای اثبات حرفش هم مراجع میکنه به فتوای خود خامنه ای 
که گفته بوده بمب اتم حرامه !!!
تنها چیزهایی که راجع بهش صحبت نشد سرنوشت نیروهای مبارز، دموکراسی خواه ، حقوق بشر و 
به طور کل مردم ایران بود ... 
جالبه بدونید که تریتا پارسی هم از کسانیه که به این موسسه رفت و آمد میکنه ....
 

۱۳۹۱ بهمن ۴, چهارشنبه

روزی که خمینی شست رفسنجانی را گرفت

ظاهرا یکی از سایتهای نزدیک به هاشمی مطلبی رو منتشرکرده که به امروز نسبت داده اما در سایت خود هاشمی
تاریخ درج مطلب مربوط به شش ماه پیش هست ... یادم نیست که فیلترینگ سایت هاشمی مال همون موقع بود
اما به طرز بچه گانه ای معلومه که هاشمی و اطرافیان قصد تلنگر زدن به خامنه ای دارن ، از بازگویی این 
خاطرات که تقریبا سالی چند بار جزئیات بیشتر ازش میگن ،...هر سال یه ذره!
خاطره از این قراره که ده خرداد شصت و هشت ، رفسنجانی میره دیدن خمینی ...دکترها و اطرافیان از وضعیت 
موجود راضی بودن ...!!! حالا از چه چیزی راضی بودن رو ننوشته ..!!
اما از اون طرف احمد خمینی بیقرار و نگران ، اما نه به خاطر وضع پدر ، بلکه به خاطر اتمام کار قانون اساسی
نگران بود ، یعنی احساس رو ببین ... باباش داره می میره ، اونوقت اون نگران چی بود ؟!!!
خلاصه توی این وضع که احمد آقا ، سقلمه میزده به رفسنجانی برای اتمام کار قانون اساسی ، هاشمی میره بغل
تخت خمینی ، دستش رو میگیره اما خمینی ، شست هاشمی رو میگیره !!!! چرا ؟!!
همونجور تو حالت خواب و بیداری به رفسنجانی میگه که بازنگری قانون اساسی رو زود انجام بده اول ...
(عجیب همه حواسشون به این قانون اساسی بود تو اون وضعیت)
بعد چشمش رو باز میکنه و به رفسنجانی میگه که انقلاب پیشرفت میکنه ( که دیدیم چقدر پیشرفت کرده) و 
نباید بذارن که خناسان بین هاشمی و خامنه ای فتنه بیندازن .
و درست در سطر بعدی توضیح میده این سایت(بازتاب امروز) که این دوتا خناس یکیشون جنتی هست و دیگری
هم مصباح یزدی . سپس در پاراگراف بعدی جملاتی از عسگر اولادی نقل میکنه تا هم یکی به نفع رفسنجانی
باشه و هم اینکه چرخه طهارت کامل گردد .

۱۳۹۱ بهمن ۳, سه‌شنبه

استغفار رفسنجانی و برخورد خامنه ای

خلاصه که آقای رفسنجانی بالاخره بعد از این همه گلی که به سر مملکت زده و چه ها که نکرده ، حالا که دیگه 
قدرتش رو از دست داده ، پسرش در آستانه مجازات سنگین و دخترش دوران شش ماهه حبس رو تحمل میکنه 
یه سری حالت افسردگی بهش دست داده ، دست میزنه زیر چونه و هی ورد میخونه ، حال و حوصله هم نداره 
که یه داد و بیدادی کنه ...
رو همین حساب اطرافیان متوجه شدن که دیگه تکبر سابق رو نداره ، اما این افرادی که جدیدا رفتن دیدنش یه 
جمله مهم و کلیدی !! رو ازش نقل کردن که گفته : من روزی چند بار به خاطر کارهای گذشته ام نزد خدا 
استغفار میکنم ... اما دیگه توضیح نمیده که چرا واسه بعضی هاش استغفار میکنه و برای بعضی نه !
و تازه بازم نمیگه که دقیقا واسه کدوم کاراس که داره استغفار میکنه ... شاید اون کارایی که مد نظر اونه با 
اونی که ما فک میکنیم فرق داشته باشه !!
حتی خاتمی ( بخوانید اصلاح طلبان ) هم این قضیه رو تایید کرده و گفته اصن یه وضی ..!
در طرف مقابل رفیق روزهای نه چندان دور هاشمی یعنی علی خامنه ای دیگه کم کم خودی نشون داده و کار 
دیگه به خط و نشون رسیده برای برادران لاریجانی و احمدی نژاد و ظاهرا گفته اگه یه بار دیگه و فقط یه بار
دیگه ببینه که اینا به دست و پای هم میپیچن ، دیگه برخورد میکنه ...
آدم یاد مدرسه و این ناظم بداخلاقا میفته که دو سه تا بچه شر دیگه واسش اعصاب نذاشتن و به قول خودشون
دیگه اتمام حجت کرده و احتمالا دفعه بعد ، به دفتر احضار شده ، نفری چند سیلی نوش جون کنن و پرونده 
زیر بغل بفرسته خونه هاشون ... 
حالا تازه ناظم داستان ما ، یه زمانی نظرش به دانش آموز احمدی نژاد نزدیک بود و رفیق افسرده اش رو 
به ارزان ترین قیمت به همین شاگرد چموش که یه جا بند نمیشه ، فروخت !!
حالا کی اینو گفته : محسن رضایی ، دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام !
 

۱۳۹۱ بهمن ۱, یکشنبه

پا در کفش طالبان کردن یا سور زدن

ورزشگاه غازی ، که اولین بازی برگزار شده در آن ، مسابقه ای بود بین ایران و افغانستان در سال 1941 ، در دهه
نود میلادی تبدیل شده بود به مکان اجرای احکام طالبان شامل اعدام و سنگسار و غیره !
خب طالبان رفتند و کم کم این ورزشگاه مجددا برای مسابقات فوتبال مورد استفاده قرار گرفت .
چند روز پیش در ورزشگاهی در سبزوار هم یک متجاوز به عنف در ملا عام و در میان استقبال پرشور تماشاگران
، که نه برای فوتبال دیدن ، بلکه برای اعدام دیدن یا رقص یک محکوم به مرگ در لحظات آخر زندگیش ، اعدام شد.
امروز ، پارک هنرمندان که ظاهرا محل تردد هنرمندان است ، قشری که ظاهرا روحیه لطیف تری دارند نسبت 
به آحاد جامعه ، شاهد صحنه ای دیگر از اعدام بود، اعدام دو جوان زورگیر و باز استقبال مردم !!
چرخه ایست به راستی از خشونت ، از فشار مالی شروع میشود در زور گیری یا از فشار جنسی در تجاوز،
از بی فرهنگی است یا از فقر و حتی قواعد دست و پاگیر مذهبی، ریشه هر چه که هست بخش اول بخودی خود
اتفاق نیفتاده ، و قطعا میشه ردپای یه حکومت مذهبی و دیکتاتور رو در اون دید .. 
 چرا که این آمار نسبت به گذشته (قبل انقلاب و حتی بعد از آن) همواره روند افزایشی داشته و گاهی وقتها مث 
کهریزک و اوین و قتلهای زنجیره ای و غیره ، کلا قضیه رسمی و دولتی شده بوده ...
نکته ظریف ماجرا اینه که اغلب مجرمین جوان و خیلی جوان هستن ... چرا ؟
اما این خشونت که همواره وجود داشته و به اعتقاد من بخشی از اون به مذهب و بخشی به فرهنگ برخی اقشار
مربوط میشه به همین جا ختم نشده و مجازاتی مث اعدام هم بود که در طول این سالها مکمل بخش جرم داستان 
باشه ... تا اینجا هم خیلی کار جلو رفته بود تا کم کم پای تماشاچیهای ساندویچ به دست که از خواب و زندگی 
میزنن که برن اعدام ،،، اعدام تماشا کنن هم به ماجرا باز شد !! 
به شخصه من هنوز جرات نکردم به کتک خوردن یا زخمی شدن یه نفر خیره بشم ، چه برسه به اعدام و جون دادن
یه نفر سر طناب دار ؛ و موندم اونایی که نگا میکنن واقعا چه موجوداتی هستن دیگه ، چه دلی دارن !!؟
گزارش فارس رو بخونید تا ببینید که چه دلی داره خانم گزارشگر ، فردوسی پور هم انقدر دقیق که ایشون 
گزارش کردن ، لحظه به لحظه ، فوتبال رو گزارش نکرده بود ...
تا اینکه گلها به سبزه آراسته شده و چرخه کامل شده و مکانهای فرهنگی ، ورزشی رو جدیدا برای اجرای این 
احکام به قول خودشون اسلامی و الهی انتخاب کرده جمهوری اسلامی و دیگه اگر بلیط هم بفروشه ، دیگه ....!
یعنی من فک سوالم اینه که مگه طالبانیسم چه جوری باید باشه !! مگه طالبان به کی میگن ؟
مگه خشونت قرون وسطایی در یه جامعه چه شکلی باید باشه که در ایران امروز نیست ؟
ایران با تاریخ دو هزار و اندی سال رو باید فراموش کنیم ، ایران امروز یه چیز دیگریست !
دو نفر که سر تصادف ماشنیهاشون چنان به جون هم میفتن ، کار به جنون و قتل میکشه تا انواع و اقسام 
قتلهای ناموسی تا درگیریهای محله ای و قومی و .... یعنی به نظر من با این روند تکرار شونده اگه  واکنشی باز 
هم از جامعه نبینیم ، خیلی نباید به آینده ایران امیدوار و خوشبین بود.
خشونت ، فعلی است که نتیجه اش بدون بازگشته !
 

۱۳۹۱ دی ۲۰, چهارشنبه

انتخابات آزاد و نامزدهای سرسپرده

رای چیست ؟ 
رای، عبارت از تصمیم یک شخص برای انتخاب کاندیدای مورد علاقه می باشد.
انتخابات چیست ؟
پروسه ای است که مراحل آن گام به گام تعیین شده تا در نهایت کاندیدای مورد علاقه با توجه به آرا تعیین شود.
شرایط این انتخاب که در ذات آزاد هم هست چیست ؟
دادن تنها یک رای توسط هر فرد ، برابری آرا ، مخفی بودن رای دادن ، دوری از تقلب و تغییر در رای افراد ،
و مورد پنجم وجود سازوکاری است که رای دهنده در هر زمان بتواند از حصول شرایط فوق اطمینان 
حاصل کند.
به جز موارد سلامت روانی ، مجرمیت و شرایط سنی ، همه افراد از هر نژاد و قوم و رنگ،عقیده مذهبی و
سیاسی ، میزان ثروت و جنسیت میتوانند انتخاب بکنند یا انتخاب بشوند.
مورد آخر اینکه در نظام های تمامیت خواه ، حق انتخاب بین چند فرد محدود وجود دارد و رای دهندگان چاره ای
جز رای دادن به گزینه های محدود یا کناره گیری از انتخاب را ندارند و اصولا چنین فرآیندی در تعاریف 
کلاسیک هر چه نام داشته باشد ، انتخابات نیست .
راست میگوید بنده خدا ، انقدر نگویید انتخابات آزاد !
انتخابات در ذات خودش آزاد است و این چیزی که در مملکت ما ، ایران در جریان است هر از چندی یه چیزی
هست ، هشلهفت !!
سی و چهار تا که هیچی سیصد و چهل هزار تا دیگه از این شعبده بازی ها هم که بشه ، اسمش انتخاب نیست.
رژیمی که تمام دیدگاههای سیاسی مخالف رو به تیغ سپرده یا وادارشان به ترک وطن کرده و اصولا رقیبی باقی
نگذاشته ، همان چهار ، پنج تای همیشگی نامزد میشن (خاتمی ، رضایی ، لاریجانی ، قالیباف و ..) و یکی رو
به قید قرعه انتخاب میکنن ، تازه توی همین چهار ، پنج تا هم هر کی یه ذره زاویه حاده اش ، منفرجه و قائمه
بشه رو از فیلتر شورای نگهبان رد میکنن .تازه همین رو هم منهای سپاهی کردم که به اعتراف خودشون اصولا 
کارشون مهندسی انتخابات بوده و یه کاری میکنن که منطقا یه آدمی از لپ لپ انتخابات بیرون بیاد که مطیع نظام و 
فرد گوش به فرمان باشه و کمتر ضرر داشته باشه ... حالا هر چی میخواد باشه ولی لااقل اونی که میخوان باشه
تا دلشون خنک شه !!
امسال یه شرط جدید هم خامنه ای تعیین کرده که زحمت نظام کمتر شه و اون اینه که نامزدها ، برن قانون رو
ورق بزنن و ببینن که صلاحیت های لازم رو که شورای نگهبان لحاظ میکنه رو در خودشون اصولا میبینن،
بعد پاشن بیان نامزد شن و الکی نیان ، ضایع بشن و مجبور شن آبروی نظام رو ببرن ، و شرط دیگه اونکه باید
نامزدها سرسپردگی شدید به جمهوری اسلامی و رهبری و سپاه و غیره داشته باشن (به صورت خودجوش) و
برای اثبات سرسپردگی هم باید قسم بخورن تا مطمئن باشه قضیه !!!
در نهایت با توجه به فقدان مورد پنجم ، جهت اطمینان از سلامت انتخابات برای رای دهندگان در هرزمان که در بالا
ذکر شد ، قرار شده که مسئولان مربوطه با تقوا و پاک دستی ، سلامت اطمینان رو تامین کنن !!
سوالی که در پایان به ذهنم رسیده اینه که راستی این "آقا مجتبای" مربوطه چی شد ؟