۱۳۹۴ مرداد ۳, شنبه

جوابیه ظریف و ماهیت جمهوری اسلامی

در ماههای منتهی به توافق هسته ای و به خصوص هفته ها و روزهای پیش و پس از آن بودند و هستند کسانی که امیدوار بودند و هستند که جمهوری اسلامی چرخشی صد و هشتاد درجه کند و به اصطلاح مملکت گل و بلبل شود.

این دقیقا مشکل اصلی و بزرگ جامعه ایرانی و بخشی از اپوزوسیون خارج از کشور هست که بعد از نزدیک به چهل سال نتوانسته ایم ماهیت جمهوری اسلامی را درک کنیم . شاید اگر بخواهم در یک کلمه جمهوری اسلامی را توصیف کنم کلمه ای بهتر از "ماجراجو" پیدا کنم . جایی میخواندم که خود محمد جواد ظریف گفته که مهارتهای امروزش را مدیون آزمون و خطاهایی میداند که گاها هزینه های سنگینی برای کشور و ملت ایران داشته است. معنای حرفم این است که این حکومت راههای اکثرا غلط خود را میرود و بعد از اینکه سرش به سنگ خورد و هزینه ها تراشیده شد ، ضررها زده شد ، جان عده ای گرفته شد ، در نهایت جام زهری سر کشیده و سر جای اول خود برمیگردد ولی با همان میل به ماجراجویی اولیه !

نتیجه این قهرمان بازیها ، ماجراجوییها و ایجاد بحران کردن ها ممکن است به بقای نظام کمک کند ؛ چرا که این حکومت با بحران است که میتواند بقا داشته باشد ؛ اما در دراز مدت بحران از مرزهای شهری و کشوری گذشته و بعد از همسایگان امروز منطقه ای را در برگرفته که به صورت نیابتی درگیر جنگ و خونریزی است و همه شمشیرها را برای هم از رو بسته اند.
یعنی حتی اگر فرض بر این باشد که حمله احتمالی مثلا امریکا هم با این توافق برطرف شده باشد ، هنوز سایه درگیری احتمالی با ترکیه و عربستان و اسرائیل چندان هم بعید نیست . کوتاه اینکه دشمن تراشی ها و ماجراجویی های بی دلیل در منطقه که البته با سرمایه های این مملکت برای جمهوری اسلامی میسر شده ، هزینه های دیگری هم خواهد داشت که یک جنگ دیگر میتواند از تبعات احتمالی آن باشد.

چه بخواهیم یا نخواهیم ، چه موافق باشیم و چه نباشیم ، جمهوری اسلامی همواره در طول عمر خود از همین ویژگی برخوردار بوده و تغییر نخواهد کرد . فرقی ندارد که کارشناس مثلا اقتصاد یا سیاست باشیم و در اسرار رژیم کنکاش و پرده برداری کنیم یا یک شهروندی عادی با تحصیلات معمولی یا پایین . وقتی رهبر یک نظام بعد از یک توافق نصفه و نیمه آن حرفها را میزند؛ یا جعفری فرمانده سپاهش حرفهای احمدی نژاد را تکرار میکند ، بعد کم کم ولایتی مشاور امنیت ملی خامنه ای برای آژانس انرژی اتمی خط قرمز تعیین میکند ؛ خوب میگوییم خط مشی تندروهای حکومتی همین است. اما چرا قهرمان هسته ای جمهوری اسلامی و برخی رسانه ها به ناگاه آشفته میشود و جوابیه ای به جان کری میدهد که رفته بوده در جلسه شورای روابط خارجی که شاید یک جلسه خصوصی در کشورش محسوب میشود ؟

این جوابیه دو بند جالب برای من دارد یکی بند سه و قضیه شصت سال پیش که هیچ ربطی به جمهوری اسلامی ندارد و دیگری بند پنجم . یعنی تعدادی آدم و لابیست و رسانه اینور و آنور برای آدم تبلیغ کنند و خود آدم به دو زبان حداقل بیاید و بگوید که :"سیاست جمهوری اسلامی ایران پیرامون مسائل منطقه‌ای و ارتباط با آمریکا کاملا روشن است و دولتمردان کشور در کنار ارتش، سپاه و نیروهای مسلح و در چارچوب فرمایشات مقام معظم رهبری در موضوعات مختلف یک سیاست واحد را دنبال می‌کنند و تفاوتی بین نظامیان و غیر نظامیان وجود ندارد." 

البته هستند کسانی که بیایند و تفسیر کنند که منظور چنین بود و چنان ... 
ما اسمش را گذاشته ایم ماستمالی کردن و ماله کشیدن !


۱۳۹۴ مرداد ۱, پنجشنبه

توافق خوب ، بد و زشت

من فکر میکنم قبل از اینکه به خوشحالی بپردازیم ، واجب است که به این مسئله فکر کنیم که چرا توافق شد ؟
خوب در وهله اول یک نظام حکومتی نه چندان مهربان و منعطف نسبت به ملت خود، منطقه و کلا جهان سالهای سال وقت و هزینه صرف میکند تا مقداری اورانیوم را به طور مخفیانه غنی کند که سرانجام گویا در سال هشتاد و یک برملا شد و کم کم حکومت جمهوری اسلامی وادار شد که با دنیای آن روز بنشیند پای یک میز !

نکته اساسی اینجاست که یادمان نرود که آن سالها ؛ سالهایی بود که امریکا زخم خورده از عملیات تروریستی یازده سپتامبر بود و رسما جمهوری اسلامی ، عراق صدام حسین و کره شمالی محورهای شرارت در دنیا معرفی شده بودند.
پس طبیعی بود که جمهوری اسلامی که بزرگترین دغدغه سی و اندی سال حکومتش تضمین بقایش بود به تک و تا افتاده و پای میز مذاکره با آلمان و فرانسه و انگلیس برود و کل فعالیتهای هسته ای خودش را به حالت تعطیلی و تعلیق دربیاورد.

حدود دو سال بعد و در دوره محمود احمدی نژاد ، از تاسیسات هسته ای فک پلمپ شد و مذاکراتی که بعدها طرفهای آن به شش افزایش پیدا کرد ، به جایی نرسید و قطعنامه پشت قطعنامه تا دولت تحت رهبری روحانی که خود رهبر مذاکرات سعد آباد بود بالاخره بعد از ماهها کلنجار با طرفهای بین المللی به توافق رسیدند . توافقی که هنوز امضای آن خشک نشده بود که جعفری سردار سپاه آن را بی ارزش قلمداد کرده و علی خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی هم با ادبیاتی بازاری و غیردیپلماتیک نسبت به ثابت بودن برنامه های جمهوری اسلامی تاکید کرد.

نکته مهم اینجاست که این هزینه ای که تاکنون صرف بازی هسته ای جمهوری اسلامی شده ، فرصتهایی که از دست رفته ، سرمایه هایی که از مملکت چه به صورت منابع طبیعی و چه به شکل فرار مغزها یا فعالین مدنی یا روزنامه نگاران و غیره خارج شده و یا زایل شده و گاها غیر قابل بازگشتند ؛ فقط و فقط به وسیله حکومت اسلامی انجام شده و مقصر دیگری ندارد.
هنر گروه اصلاح طلب حتی در این حد هم نیست که اوضاع را به حالت اول برگردانده باشد ، چون غیر ممکن است . با بازگرداندن پولها و سرمایه های ایرانی و سرمایه گذاری خارجیها هم این اقتصاد تقریبا ورشکسته حالا حالاها راه به جایی نخواهد برد و شاید تنها نکته مثبت این توافق یکی دور شدن سایه جنگ باشد و دیگری زنده شدن امیدها !

جمهوری اسلامی قبل از اینکه سه بر دو در مذاکرات اتمی پیش بیفتد ، تعداد نامتنابهی گل بخودی زده که به این زودی ها جبرای نمیشود و اصولا هیچ تضمینی نیست که سرداران سپاهش و نیروهای تندرو و در نوک پیکان علی خامنه ای دوسال دیگر دوباره دست به ماجراجویی نزنند و فک پلمپی نکنند و میز توافقات امروزه را واژگون نکنند . امروز هر چقدر هم در رسانه های این ور و آن ور در بوق کرنا کنند که توافق شده و هورا بکشند برای مثلا مصدق زمانه یا همان ظریف ؛ هر چقدر دوقطبی موافق و مخالف توافق ایجاد کنند و سعی کنند در مصاحبه ها از مخالفان توافق خائن و از موافقان قهرمان بسازند ؛ کلیپ هسته ای به امثال تتلوها بدهند که بسازند و هزار و یک چیز دیگر ؛ اولا نه در رفتار داخلی جمهوری اسلامی با ملت ایران فرق چندانی حاصل خواهد شد (نمونه اش آخرین گزارش عفو بین الملل) و نه در رفتار منطقه ای جمهوری اسلامی !

زمان نشان خواهد داد که آیا این جمهوری اسلامی لااقل پایبند به تعهدات بین المللی خود خواهد ماند یا خیر ؟
زمان باز هم نشان خواهد داد که آیا این توافق تاثیری مثبت در سفره ملت ایران خواهد داشت یا منفی ؟
زمان نشان خواهد داد که جمهوری اسلامی سخت بتواند تغییر ماهیت بدهد !